خیلی ها میگن که ما از یه پسر خوشمون اومده که تو دانشگاهمونه آیدیش رو هم داریم و میخوایم از طریق چت رابطمون رو شروع کنیم چون اگه بخوایم بصورت حضوری و آشنا با طرف صحبت کنیم ممکنه یا ضایع شیم یا طرف تحویلمون نگیره.
خب اولین اشتباهی که معمولا همه میکنن اینه که سریع خودشونو معرفی میکنن. این بزرگترین اشتباهه. ببینید تو این کار هدف اینه که مخ طرف زده بشه. اینم بگم که در خیلی موارد ممکنه شما برای طرف آنچنان جذابیتی نداشته باشید. یا اینکه طرف خیلی مغرور باشه. بنابراین باید یه مدت ناشناس باقی بمونید. خب حالا تو این مدت تا میتونید باید بطور غیر محسوس از طرف آمارشو بگیرید و نقطه ضعف هاش رو پیدا کنید و اینکه ازش امتیاز بگیرید. مثلا باید طوری خودتون رو نشون بدید که بعضی از رازهاش رو بهتون بگه. خب برای اینکه بهتون اعتماد کنند مهمترین قدم اینه که زیاد خودتون رو کنجکاو نشون ندید. زیاد سوال نکنید. حرفای مفت نزنید. اینو من تجربه کردم. راجع به سیاست باهاش صحبت کنید. از فلسفه باهاش صحبت کنید. البته خب باید یکم واسه اینکارا مطالعتون رو زیاد کنید. ببینید باید خیلی با سواد باشید. منظورم سواد دانشگاهی نیست. منظورم اینه که باید اطلاعات عمومیتون بالا باشه. نکته دیگه اینکه دقیقا سعی کنید مثل پسرا باشید. مودب و با کلاس باشید ولی به هیچ وجه افه نذارید. رک باشید و صریح جواب بدید. نکته دیگه اینکه سعی کنید خاکی باشید. مثلا اگه از وضعیت مالیتون پرسیدند حتی اگه پولدار هم هستید باز بگید وضعمون خوبه ولی آنچنان هم پولدار نیستیم.
مهمترین نکته اینکه بعد از یه مدت یکی دو تا راز ساختگیتون رو بهش بگید و این رو هم خاطر نشان کنید که چون بهت اعتماد دارم اینو فقط به تو میگم. باز یه نکته مهم دیگه این که از همون اول یه برنامه ای پیاده کنید که به هیچ وجه ازتون نخواد که یه قرار با هم بذارید. مثلا از بی جنبه بودن پسرا و اینکه همش دنبال سکس هستند باهاش صحبت کنید و این رو هم بگید که من واسه این از تو خوشم اومده که آدم با جنبه ای هستی. نکته بعدی اینکه به طرف نگید که شما رو دیده ولی خودتون رو معرفی نمیکنید. چون در این صورت ممکنه تصورش بره طرف یکی دیگه که یا از شما بهتره و یا بد تر. در هر دو صورت این کار نتیجه خوبی نداره. ازش در مورد پسرا بگید. در مورد دوست پسر قبلیتون باهاش صحبت کنید که چطوری بهتون خیانت کرد و اینکه چقدر اولش ناراحت شدید اما بعدا فهمیدید که اونقدر هم اهمیت نداشته.
خب اگه این کارا رو بکنید طرف یواش یواش خودشو لو میده. مثلا ممکنه شروع کنه از دوست دختر های قبلیش واستون بگه. از خاطراتش بگه. از شکستش در اولین عشقش. حالا اینجا جاییکه باید کاری کنید که شکار فکر کنه که دقیقا درکش میکنید. مثلا یه جوری حرفای خودش رو با یه لحن و کلمات دیگه به خوردش بدید. من اینو زیاد تجربه کردم. خیلی ذوق میکنند وقتی میبینند آآآآآآآآآآ این دختره چقدر مثل من فکر میکنه. خاطراتی مشابه با خاطرات خودش واسش تعریف کنید. چیزی که هست اینه که توی این مدت به هیچ وجه نباید توی دانشگاه سوتی بدید. اصلا سعی کنید نامرئی باشید. وقتایی که از کنارش رد میشید خیلی با شخصیت باشید و اصلا سرتون رو پایین بندازید. با دوستاتون آروم و یواش صحبت کنید. خنده رو فراموش کنید. فقط لبخند بزنید.
خلاصه این که باید تمام زیر و بم زندگی طرف رو در بیارید. کوچکترین مسائلش رو نباید از خاطر ببرید. یه روزی بدرد میخوره. خب حالا با این همه اطلاعاتی که از طرف دارید و با این همه چیزهایی که راز بودند و واستون تعریف کرده اگه بخواد هم نمیتونه باهاتون دوست نشه